lørdag den 17. oktober 2009

سبزها در دانمارک

جاتون خالی‌ نباشه دیروز مسابقات تکواندوی جهانی‌ در دانمارک بر گذار شد و من هم با چند تا از دوستان رفته بودیم تماشا. وقتی‌ وارد سالن شدیم متوجه جمعیت سبز پوش ایرانی‌ شدیم و ما هم از خدا خواسته رفتیم و نشستیم پیش اونها. خوشحال از اینکه همگی‌ امدیم که بازیکنهای ملی‌ پوش ایرانی‌ رو تشویق کنیم و در ضمن یک جورایی هم جنبش مردمی ایران رو حمایت کنیم. هنوز ننشسته بودیم سر جامون که دیدیم یه سری آمدن و گفتن که جور و پلا ستون رو جمع کنید بریم بشینیم اون طرف سالن چون دوربینها از اون طرف بیشتر فیلم برداری می‌کنن و اگه بتونیم تو فیلم بیفتیم شاید صدا و سیما از دستش در بره و تو تلویزیون ایران هم ما رو با این پرچمها و شعارها نشون بدن. خلاصه که راه افتادیم و رفتیم اون طرف سالن که از غذای روزگار افراد سفارتی هم با خانوادهای مبارک همونجا نشست بودن. یک سری بیچارها با دیدن افراد سفارتی خیلی‌ سریع برگشتن سر جای قبلیشون و ما هم تا امدیم به خودمون بیایم دیدیم ۷-۸ نفری بیشتر نیستیم ولی‌ چون دیگه کار از کار گذشته بود همونجا تلپ کردیم و شروع کردیم به نشون دادن پرچما و شعارهای بی‌ سرو ته دادن جلوی سفارتیها. این مسئولین سبزهای ایرانی‌ هم هر ۲-۳ دقیقه‌ای یه بار جلسه میذاشتن و میرفتن با هم جر او‌ بحث میکردن و بر میگشتن. خلاصه که جو خیلی‌ دربو داغون بود. یکی‌ از این مسئولین که خیلی‌ هم عصبی و جدی به نظر میرسید بغل دست من نشسته بود و به سبک آدم خورهای آفریقایی طبل میزد و مرتب فریاد میزد "مرگ بر دیکتاتور". یه زنگولهٔ گاو هم با خودش اورده بود و هر وقت که دیگه حوصلهٔ طبل زدن نداشت چند بار این زنگوله رو به صدا در میاورد که کلی‌ باعث آبرو ریزی تو سالن شده بود. من که دیدم که ما همش ۶-۷ نفر بیشتر نیستیم خودمو به این آقا نزدیک کردم و پرسیدم: آقا بهتر نیست که ما هم بریم همونجا پیش بقیه ایرانیها بشینیم و با هم تیم ایران رو تشویق کنیم. طرف هم که معلوم بود خیلی‌ از دست بقیه شاکیه که چرا تنهاش گذاشتن و نیومدن اینطرف سفارتیها رو اذیت کنند گفت: نه آقا، هر کسی‌ دوست داره می‌تونه بره اون طرف بشینه...ما امدیم اینجا مبارزه کنیم علیه جمهوری اسلامی!!!
من هم که دیگه خیلی‌ حوصلم سر رفته بود و از دست این طبل زدن و صدای زنگوله سر درد گرفته بودم وسایلمو دوباره جمع کردم و برگشتم نشستم همونجای اول پیش بقیه ایرانیهایی که اومده بودن مسابقها رو ببینند و ورزشکارای ایرانی‌ رو تشویق کنند.
هنوز ۵ دقیقه نگذشته بود که دیدم دوباره این سبز پوشها سرو کلشون پیدا شد، خیلی‌ هم شاکی‌ بودن که چرا بقیه باهاشون همکاری نمیکنند و هر از ۲-۳ دقیقهیی دوباره جلسه می‌گرفتند و با هم داد و بیداد میکردند و دوباره میتمرگیدن سر جاشون ولی‌ به هر شکلی‌ بود راضی‌ شده بودند که بیان بشینن پیش بقیه ایرانیها.من هم خوشحال بودم که بالاخره هممون یه جا هستیم و میتونیم با هم تیممون رو تشویق کنیم....حالا وقت تشویق و شعار دادن رسیده بود و دوباره اختلاف نظرها شروع شد..یکی‌ میگفت: بلند بگیم "مرگ بر دیکتاتور"..بهش گفتن آخه این چه ربطی‌ به بازی تکواندو تو دانمارک داره.. یکی‌ که خیلی‌ جو گرفته بودش گفت بگیم: "نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم"..بهش گفتند: این که خیلی‌ مسخرست، ما که هممون پناهنده هستیم و از ترسمون از مملکت فرار کردیم ،،تازه نصف همین جمعیت هم که از ترس سفارتیها حتا اون طرف سالن هم نمیرن، پس این هم نمی‌شه ...گفتن آقا این شعارها رو بی‌ خیال...فقط تشویق کنیم .."ایران، ایران" ولی‌ یکی‌ از اون سبز‌هایی‌ که اتفاقا خیلی‌ هم سبز بود و تیشرت و شال و مچبند سبز هم داشت شاکی‌ شد و گفت: من بازیکنها رو تشویق نمیکنم!!! گفتیم: چرا؟ گفت: دفعه قبل کشتیگیرها رو تشویق کردیم..اون آقا رفت مدالشو داد به احمدی نژاد!!! گفتیم: بابا اون فقط یه نفر بود، همه که اینطوری نیستند. ولی‌ این آقا از خره شیطون پایین نمیومد و میگفت: نه، علی‌ دایی و رضا زاده هم مردم تشویقش کردن، ولی‌ اونها هم باج خوره همین آخوندها هستند....گفتن خوب بگیم: "ایران چیکارش می‌کنه ..سوراخ سوراخش می‌کنه"...ولی‌ بد از کمی‌ نکته سنجی به این نتیجه رسیدیم که این شعار رو برای ورزشهایی مثل فوتبال میدن که توش به همدیگه گل میزنن و به درد تکواندو نمیخوره...بالاخره یکی‌ رفت اسم اون بازیکنه تکواندویی رو که می‌خواست مسابقه بده رو پرسید و ما هم همگی‌ داد میزدیم "فرهاد دوست داریم، فرهاد دوست داریم" از اون طرف هم صدای گوش خراش طبل افریقایهای آدم خوار و زنگولهٔ گاو تمام سالون رو پر کرده بود....بالاخره چشمتون روز بد نبینه که خیلی‌ صحنهٔ دلخراش و مضحکی بود اونجا....پیش خودم گفتم که خدا رو شکر که اینها سبز‌های تو دانمارک هستند نه مال ایران وگرنه جنبش تا حالا ۱۰۰ بار به باد فنا رفته بود....اون بیچارها زیر اون همه فشار، شکنجه ، قتل، تجاوز و ۱۰۰۱ مشکله دیگه اینقدر با برنامه و با هدف و همبسته هستن و ۲۰ تا ایرانی‌ تو دانمارک هر کسی‌ داره ساز و زنگولهٔ خودشو می‌زنه و شعار خودشو میده....جالبتر از اون اینکه امروز هم عکسها و فیلمهای دیروز رو زدند رو یوتیوب / فیسبوک / بالاترین و پایینتر و هر زیر گلی که فکرشو بکنید و همه هم به همدیگه تو قسمت نظرات کلی‌ امتیاز دادند و برای هم کلی‌ سبزی خرد کردند...مثل اینکه خیلی‌ از نتیجه کارهاشون راضی‌ بودند!!!!خلاصه اینکه خیلی‌ ۳ کردیم و امیدوارم که دیگه از این غلطا نکنیم چون با این کارها اون جنبش قشنگ و مردمی رو هم لوس می‌کنیم!!!!

1 kommentar:

  1. agha jon man khodam onja bodam va har chi shoma migie dorosteh man ham omidvaram keh dafeh digeh ba barnameh behtari mobarezate zangoleh va tabl ra edameh bedim

    SvarSlet